میکروسکوپ

 

خیلی موافع یه چیز بی ارزش، کوچک و بی اهمیت آنقدر برام بزرگ میشه که  روز و شب  چلو چشمامه. حتی بعضی مواقع خوابشو می بینم.در خواب یا بیداری. البته فکر کنم این موضوعیه که اکثر آدما بهش دچارند. شایدم یک خصوصیت انسانیه. و البته بعد از مدتی شی بزرگ شده جای خودشو به چیز دیگه ای می ده. می تونید برگردید به پنج، شش سال قبل ببینید چه چیزایی براتون مهم بوده که الان دو ،سه سالیه حتی بهش فکر هم نکرده اید. مثل این می مونه که یه میکروسکوپ چسبوندن جلو چشم ما آدما. یا چیزی رو نمی بینیم، یا بزرگ شده اش رو می بینیم. با میکروسکوپ نمی شه همه جا رو با هم دید، هی باید سرتو بچرخونی. با میکروسکوپ نمی شه چیزای بزرگ رو دید، نمی شه فیل دید.خلاصه با میکروسکوپ نمیشه مثل آدم؛ دید.

منظره پنجره هواپیما، دیدن از بالای کوه ، از چشم یک پرنده، خیلی خیلی زیبا تره. دیدنه زمین از سطح ماه حال میده.

من نفهمیدم بالاخره این میکروسکوپه جزئی از وجود ما انسانهاست یا اینکه ما به اینگونه دیدن عادت کرده ایم، مبتلا شده ایم. اگر توصیه های گذشتگان به پرداختن به یک و از هزار خلاص شدن نبود ؛ شک نمی کردم که مبتلا شده ایم.