متشکر علی جان پستت کوتاه ولی عالی بود... امشب که تو اتوبوس دیدمت و بهت گفتم که کلیدام رو گم کردم خیلی آروم شدم و باز هم فهمیدم که خیلی دوست دارم...خیلی مردی!!!!
بچه گیام
دوشنبه 10 اسفندماه سال 1388 ساعت 07:24 ب.ظ
قشنگ ولی عجیب بود
غفاری
سهشنبه 11 اسفندماه سال 1388 ساعت 09:24 ق.ظ
من داشتم پستتونو می خوندم ... این تبلیغ بالای صفحه هی حواسمو پرت می کنه!....خودکار نامرئی(تقلب) نوشته هایتان را فقط خودتان ببینید! فقط ۴۰۰۰ تومن!! ببخشیدا!
غفاری
سهشنبه 11 اسفندماه سال 1388 ساعت 09:26 ق.ظ
حالا تونستم حواسمو جمع کنم! چقدر حس کردم شبیه این آشپزم ولی خودم نمی دونم. ناراحتم کرد این مطلب. و البته در ادامه کامنت آقای رمضانی که عین نمکی بود بر این زخممان!
شکیبا
چهارشنبه 26 اسفندماه سال 1388 ساعت 10:34 ق.ظ
چه اتفاق جالبی ها!
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
با یک کلیک، فقط با یک کلیک 10 دلار بدست بیارید.
http://www.fineptc.com/index.php?ref=vahidak64
با یک کلیک، فقط با یک کلیک 10 دلار بدست بیارید.
http://www.fineptc.com/index.php?ref=vahidak64
خوب انسان موجودی راحت طلبه لا اقل میتونم با قطعیت بگم آدمای دور و برم این جورین...
باید آنچه را که به آسانی قادر به انجام آن هستیم انجام دهیم :دی
انسان چون اگر کارای سخت رو درست انجام بده
ذوق مرگ میشه پس همون بهتر که کارای آسون بکنه!
من حداقل الان فکر میکنم آدم راحت طلبی نباشم...سختی انسانو بزرگ میکنه
خب من فکر می کنم اون آشپز افسردگی داشته.
کلا برخلاف طبیت، انسان این شکلی که میخواد زود به هدفش برسه...فکر میکنم الان به ادم های صبور نیاز مبرم داشته باشیم...
و جالب اینکه "خود پسندی ما میل داردکاری که از همه بهتر انجام میدهیم،دشوارترین کارمان جلوه نماید"
خواستید سری به من هم بزنید. تبریک فراموش نشه!
متشکر علی جان پستت کوتاه ولی عالی بود...
امشب که تو اتوبوس دیدمت و بهت گفتم که کلیدام رو گم کردم خیلی آروم شدم و باز هم فهمیدم که خیلی دوست دارم...خیلی مردی!!!!
قشنگ ولی عجیب بود
من داشتم پستتونو می خوندم ... این تبلیغ بالای صفحه هی حواسمو پرت می کنه!....خودکار نامرئی(تقلب) نوشته هایتان را فقط خودتان ببینید! فقط ۴۰۰۰ تومن!!
ببخشیدا!
حالا تونستم حواسمو جمع کنم!
چقدر حس کردم شبیه این آشپزم ولی خودم نمی دونم. ناراحتم کرد این مطلب. و البته در ادامه کامنت آقای رمضانی که عین نمکی بود بر این زخممان!
چه اتفاق جالبی ها!